بیوگرافی

طیبه قیصری

همراه مطمئن شما در مسیر موفقیت خانواده 

با17 سال سابقه در مشاوره آموزش و پرورش و تدریس کشوری به صورت حضوری و مجازی در حوزه آموزش خانواده ، طیبه قیصری به صدها خانواده کمک کرده تا مسیر زندگی خود را با آگاهی و آرامش طی کنند.  

وی با تجربه گسترده در مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان ایذه و تخصص در آموزش پیش از ازدواج، راهکارهایی علمی و کاربردی ارائه می‌دهد تا افراد بتوانند تصمیمات آگاهانه و پایدار برای آینده خود اتخاذ کنند.  

اگر به دنبال راهنمایی حرفه‌ای برای ساختن یک زندگی مشترک موفق هستید، یا نیاز به مشاوره تخصصی در حوزه خانواده دارید، طیبه قیصری با دانش، تجربه و مهارت‌های منحصر به فرد در کنار شماست.

.

                       مشاوره خانواده آنلاین

جهت مشاور تلفنی با ما تماس بگیرد

09309934396

راه های ارتباطی 

      مشاوره کودک آنلاین                  مشاوره کودک تلفنی                   مشاوره کودک آنلاین                    مشاوره خانواده تلفنی

رزرو و نوبت 

برای دریافت نوبت لطفاً روی عکس ها کلیک کنین 

 

        مشاوره افسردگی آنلاین             مشاوره اختلالات اضطراب آنلاین

مجوز ها

پروانه تاسیس مرکز تخصصی مشاوره و ازدواج خانواده 

وزارت ورزش و جوانان معاونت امور جوانان 

 مشاوره فردی آنلاین

مدرس کشوری اموزش خانواده و اموزش پیش از ازدواج از بهزیستی و آموزش وپرورش

انجمن اولیا و مربیان 

مشاوره فردی تلفنی

پروانه اشتغال تخصصی 

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران 

 

مشاوره اختلالات اضطراب آنلاین

پروانه فعالیت 

اداره کل بهزیستی کشور 

   مشاوره اختلالات اضطراب تلفنی

نظرسنجی و انتقادات

مشاوره کودک آنلاین

نظرات و پیشنهادات کاربران 

لطفاً روی تصویر 👇👇👇 کلیک کنین

 

                                مشاوره خانواده تلفنی

مهارت های تخصصی 

مشاوره ازدواج 

مشاوره ازدواج، که گاهی اوقات "زوج درمانی" نیز نامیده می‌شود، یک نوع تخصصی از روان‌درمانی است که به زوجین کمک می‌کند تا روابط خود را بهبود بخشند و با چالش‌های زندگی مشترک کنار بیایند. این مشاوره می‌تواند هم پیش از ازدواج (مشاوره پیش از ازدواج) و هم پس از ازدواج (زوج درمانی) کاربرد داشته باشد.

1. مشاوره پیش از ازدواج (Premarital Counseling):

این نوع مشاوره برای زوجینی که قصد ازدواج دارند طراحی شده است. هدف اصلی آن کمک به آن‌ها برای شناخت عمیق‌تر یکدیگر، بحث درباره مسائل مهم زندگی مشترک و آماده شدن برای چالش‌های احتمالی است.

موضوعات اصلی در مشاوره پیش از ازدواج شامل موارد زیر می‌شود:

شناخت فردی و خودآگاهی: شناخت الگوهای شخصیتی، نقاط قوت و ضعف، ارزش‌ها و باورهای هر فرد.

مسائل ارتباطی: آموزش مهارت‌های ارتباطی موثر، شنیدن فعال، بیان نیازها و احساسات به صورت سازنده.

مدیریت تعارض: یادگیری روش‌های سالم و سازنده برای حل اختلافات و بحث و جدل.

مسائل مالی: بحث درباره مدیریت مالی، انتظارات از درآمد، پس‌انداز و خرج کردن.

خانواده و روابط با آن‌ها: انتظارات از روابط با خانواده همسر، نحوه برخورد با مسائل خانوادگی.

فرزندآوری و تربیت فرزند: بحث درباره تمایل به فرزندآوری، تعداد فرزندان و سبک‌های تربیتی.

مسائل جنسی و صمیمیت: صحبت درباره انتظارات، نیازها و مرزهای جنسی.

سبک زندگی و اهداف آینده: بررسی انتظارات از زندگی مشترک، اهداف فردی و مشترک، و همسویی در برنامه‌های آینده.

مدیریت زمان و مسئولیت‌پذیری: تقسیم وظایف، برنامه‌ریزی برای زندگی مشترک.

مزایای مشاوره پیش از ازدواج:

افزایش شناخت متقابل و درک عمیق‌تر از شخصیت یکدیگر.

آموزش مهارت‌های ضروری برای یک زندگی مشترک موفق.

شناسایی و بررسی تفاوت‌ها و تعارضات احتمالی قبل از ازدواج.

کاهش ترس‌ها و نگرانی‌ها در مورد آینده زندگی مشترک.

پیشگیری از بروز مشکلات جدی در آینده.

تقویت آمادگی روانی و عاطفی برای مسئولیت‌های ازدواج.

2. مشاوره ازدواج (زوج درمانی - Couples Therapy):

این نوع مشاوره برای زوجینی که در حال حاضر متاهل هستند و با چالش‌ها و مشکلاتی در رابطه خود روبرو هستند، کاربرد دارد. هدف آن کمک به آن‌ها برای رفع مشکلات، بهبود روابط و بازیابی صمیمیت و رضایت در زندگی مشترک است.

موضوعات اصلی در زوج درمانی شامل موارد زیر می‌شود:

مشکلات ارتباطی: بهبود الگوهای ارتباطی ناسالم، رفع سوءتفاهم‌ها.

خیانت و عدم اعتماد: بازسازی اعتماد و مدیریت پیامدهای خیانت.

مشکلات جنسی: بررسی و حل مشکلات مربوط به صمیمیت و رابطه جنسی.

اختلافات در تربیت فرزندان: هماهنگی در روش‌های تربیتی و حل اختلافات مربوط به فرزندان.

مدیریت خشم و خشونت خانگی: آموزش کنترل خشم و ایجاد فضایی امن و احترام‌آمیز.

مشکلات مالی و مدیریت آن‌ها: برنامه‌ریزی مالی و حل اختلافات پولی.

مسائل مربوط به خانواده همسر: مدیریت مرزها و تعاملات با خانواده‌های اصلی.

بحران‌های زندگی: کنار آمدن با استرس‌ها و تغییرات بزرگ مانند بیکاری، بیماری، یا سوگ.

افزایش صمیمیت و نزدیکی عاطفی: بازسازی ارتباط عاطفی و فیزیکی.

مزایای زوج درمانی:

حل ریشه‌ای مشکلات و تعارضات موجود.

بهبود کیفیت کلی زندگی مشترک.

افزایش درک و همدلی بین زوجین.

کاهش مشاجرات و تنش‌ها.

بازگرداندن صمیمیت و رضایت در رابطه.

پیشگیری از طلاق و جدایی.

چه زمانی باید به مشاوره ازدواج مراجعه کرد؟

زمانی که الگوهای ارتباطی ناسالم تکرار می‌شوند (مثلاً سکوت، انتقاد مداوم، حمله).

وقتی احساس می‌کنید از همسرتان فاصله گرفته‌اید یا صمیمیت از بین رفته است.

در صورت بروز خیانت یا مسائل اعتماد.

هنگامی که اختلافات بر سر مسائل مهم (مانند پول، فرزندان، خانواده) حل‌نشده باقی می‌مانند.

اگر احساس می‌کنید یکی از زوجین درگیر مشکلات فردی (مانند اعتیاد، افسردگی) است که بر رابطه تأثیر می‌گذارد.

در صورت وجود خشونت کلامی یا فیزیکی.

یا به سادگی، برای تقویت رابطه و یادگیری مهارت‌های جدید برای یک زندگی مشترک شادتر.

انتخاب یک مشاور خوب و با تجربه، که دارای تخصص در زمینه مشاوره ازدواج و خانواده باشد، برای موفقیت این فرآیند بسیار مهم است.

زوج درمانی 

همانطور که قبلاً اشاره شد، زوج درمانی نوعی روان‌درمانی است که به بهبود روابط زوجین و حل مشکلات آن‌ها در زندگی مشترک کمک می‌کند. این فرآیند بر پایه اصول و تکنیک‌های خاصی استوار است که توسط یک درمانگر متخصص به کار گرفته می‌شوند.

اهداف اصلی زوج درمانی:

زوج درمانی به دنبال دستیابی به اهداف متعددی است که می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

بهبود ارتباطات زناشویی: از بین بردن الگوهای ارتباطی ناسالم (مثل سرزنش، انتقاد، سکوت، دفاعی بودن) و آموزش مهارت‌های ارتباطی موثر مانند شنیدن فعال، بیان صریح و محترمانه نیازها و احساسات.

حل مشکلات و تعارضات: کمک به زوجین برای شناسایی ریشه‌های اصلی اختلافات، ارائه راهکارهای سازنده برای حل آن‌ها و یادگیری مهارت‌های مذاکره و مصالحه.

افزایش همدلی و درک متقابل: کمک به هر یک از زوجین برای درک بهتر دیدگاه‌ها، احساسات و نیازهای طرف مقابل.

تقویت صمیمیت و دلبستگی: بازسازی و تقویت پیوندهای عاطفی، جسمی و روانی بین زوجین.

مدیریت خشم و استرس: آموزش راهکارهایی برای کنترل خشم و مدیریت استرس در رابطه.

بازسازی اعتماد: در مواردی مانند خیانت، کمک به فرآیند بازسازی اعتماد که بخش مهمی از بهبود رابطه است.

تعیین مرزهای سالم: کمک به زوجین برای تعیین و رعایت مرزهای فردی و زوجی که برای سلامت رابطه ضروری هستند.

پیشگیری از جدایی و طلاق: در بسیاری از موارد، زوج درمانی می‌تواند به زوجین کمک کند تا راهی برای ادامه رابطه پیدا کنند و از جدایی جلوگیری شود.

سازگاری با تغییرات زندگی: کمک به زوجین برای کنار آمدن با تغییرات مهم زندگی مانند فرزندآوری، تغییر شغل، بیماری، یا مشکلات مالی.

چه زمانی به زوج درمانی نیاز داریم؟

مراجعه به زوج درمانی می‌تواند در هر مرحله‌ای از رابطه (نه فقط در زمان بحران) مفید باشد. برخی از نشانه‌هایی که ممکن است به زوج درمانی نیاز داشته باشید:

مشاجرات مکرر و بی‌نتیجه: احساس می‌کنید مدام در حال بحث هستید اما هیچ مشکلی حل نمی‌شود.

فاصله عاطفی: احساس می‌کنید از همسرتان دور شده‌اید یا صمیمیت قبلی وجود ندارد.

مشکلات ارتباطی: نمی‌توانید به راحتی با هم صحبت کنید یا احساساتتان را بیان کنید.

خیانت یا عدم اعتماد: پس از خیانت یا زیر سوال رفتن اعتماد، برای بازسازی رابطه.

مشکلات جنسی: وجود مشکلات یا نارضایتی در رابطه جنسی.

اختلاف در تربیت فرزندان: ناهماهنگی در روش‌های تربیتی که باعث تنش می‌شود.

مشکلات مالی: اختلافات شدید بر سر نحوه مدیریت پول.

بحران‌های زندگی: مواجهه با رویدادهای استرس‌زا مانند بیماری، بیکاری، سوگ.

خشونت کلامی یا فیزیکی: در هر شکلی از خشونت در رابطه.

مشاوره پیش از ازدواج: برای آماده شدن برای زندگی مشترک و شناخت بهتر یکدیگر.

افزایش رضایت از رابطه: حتی در روابط خوب، برای بهبود و تقویت بیشتر.

انواع رویکردهای زوج درمانی:

زوج درمانگران از رویکردها و تکنیک‌های مختلفی استفاده می‌کنند که برخی از رایج‌ترین آن‌ها عبارتند از:

زوج درمانی هیجان‌مدار (EFT - Emotionally Focused Therapy): بر شناسایی و تغییر الگوهای تعاملی ناسالمی تمرکز دارد که ناشی از نیازهای دلبستگی برآورده نشده هستند. هدف آن افزایش صمیمیت عاطفی و ایجاد پیوندهای امن‌تر است.

زوج درمانی شناختی رفتاری (CBT - Cognitive Behavioral Therapy for Couples): بر تغییر الگوهای فکری و رفتاری ناسالم در رابطه تمرکز دارد. به زوجین کمک می‌کند تا افکار منفی و رفتارهای مخرب را شناسایی و جایگزین کنند.

زوج درمانی گاتمن (Gottman Method Couples Therapy): بر اساس تحقیقات گسترده دکتر جان گاتمن، این روش بر تقویت دوستی، مدیریت تعارض و ایجاد معنای مشترک در رابطه تمرکز دارد و ابزارهای عملی را برای زوجین فراهم می‌کند.

زوج درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر (IBCT - Integrative Behavioral Couple Therapy): ترکیبی از رویکردهای رفتاری با پذیرش و همدلی، که به زوجین کمک می‌کند تا هم برای تغییر تلاش کنند و هم تفاوت‌های یکدیگر را بپذیرند.

زوج درمانی روایت‌مدار (Narrative Couples Therapy): به زوجین کمک می‌کند تا داستان‌های خود را در مورد رابطه بازنویسی کنند و از الگوهای مخرب قبلی خارج شوند.

مزایای زوج درمانی:

  • بهبود مهارت‌های ارتباطی و شنیداری.
  • یادگیری راه‌های سالم‌تر برای حل اختلافات.
  • افزایش درک و همدلی بین زوجین.
  • تقویت صمیمیت و نزدیکی عاطفی.
  • بازسازی اعتماد و بخشش.
  • کاهش استرس و تنش در رابطه.
  • افزایش رضایت کلی از زندگی مشترک.
  • پیشگیری از مشکلات جدی‌تر در آینده.

زوج درمانی یک فرآیند مشارکتی است که نیاز به تعهد هر دو طرف دارد. با کمک یک درمانگر ماهر و تلاش زوجین، می‌توان به بهبود قابل توجهی در کیفیت رابطه دست یافت.

اختلالات اضطرابی 

اختلالات اضطرابی گروهی از اختلالات روانی هستند که با احساسات شدید، مداوم و گاهی اوقات ناتوان‌کننده ترس و نگرانی مشخص می‌شوند. در حالی که اضطراب یک واکنش طبیعی به استرس است، در اختلالات اضطرابی، این احساسات بیش از حد، غیرمنطقی و مداوم هستند و می‌توانند زندگی روزمره فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهند.

تفاوت اضطراب و استرس:

استرس: معمولاً واکنشی به یک محرک یا موقعیت مشخص (خارجی) است، مانند امتحان، مصاحبه شغلی، یا یک رویداد ناخوشایند. پس از رفع محرک، استرس نیز کاهش می‌یابد.

اضطراب: می‌تواند یک احساس درونی و بدون عامل محرک مشخص باشد. حتی پس از از بین رفتن عامل استرس‌زا، احساس نگرانی و ترس ادامه می‌یابد و یا ممکن است بدون هیچ دلیلی واضح ایجاد شود. اضطراب اغلب طولانی‌مدت‌تر و فراگیرتر از استرس است.

انواع اصلی اختلالات اضطرابی:

اختلالات اضطرابی طیف وسیعی از شرایط را شامل می‌شوند، از جمله:

اختلال اضطراب فراگیر (GAD - Generalized Anxiety Disorder): مشخصه آن نگرانی بیش از حد و مزمن در مورد مسائل روزمره (مانند سلامتی، شغل، روابط، مسائل مالی) است که اغلب بدون دلیل خاصی رخ می‌دهد. این نگرانی‌ها خارج از کنترل فرد هستند و با علائم فیزیکی مانند خستگی، تحریک‌پذیری، تنش عضلانی، مشکلات خواب و مشکل در تمرکز همراه هستند.

اختلال هراس (Panic Disorder): شامل حملات پانیک (وحشت‌زدگی) ناگهانی و غیرمنتظره است. حملات پانیک شامل علائم شدید فیزیکی مانند تپش قلب، تنگی نفس، درد قفسه سینه، سرگیجه، عرق کردن، لرزش و احساس مرگ قریب‌الوقوع یا از دست دادن کنترل است. افراد مبتلا اغلب از ترس حملات بعدی، از موقعیت‌ها یا مکان‌های خاص اجتناب می‌کنند.

اختلال اضطراب اجتماعی (Social Anxiety Disorder / Social Phobia): ترس شدید و مداوم از موقعیت‌های اجتماعی که در آن فرد نگران قضاوت، تمسخر یا تحقیر شدن توسط دیگران است. این ترس می‌تواند منجر به اجتناب از جمع، مشکل در برقراری ارتباط چشمی، صحبت کردن با صدای آرام، سرخ شدن و تعریق شود.

فوبیای خاص (Specific Phobia): ترس غیرمنطقی و شدید از یک شیء یا موقعیت خاص (مانند ارتفاع، پرواز، حیوانات خاص، خون، تزریق). این ترس منجر به اجتناب شدید از آن محرک می‌شود.

آگورافوبیا (Agoraphobia): ترس شدید از مکان‌ها یا موقعیت‌هایی که فرار از آن‌ها دشوار باشد یا در صورت بروز حمله هراس، کمک در دسترس نباشد. این مکان‌ها شامل فضاهای باز، مکان‌های شلوغ، وسایل حمل و نقل عمومی یا تنها بودن در خانه است. این ترس می‌تواند باعث شود فرد خانه‌نشین شود.

اختلال اضطراب جدایی (Separation Anxiety Disorder): ترس بیش از حد و غیرواقع‌بینانه از جدایی از افراد یا مکان‌هایی که فرد به آن‌ها دلبستگی دارد. این اختلال بیشتر در کودکان تشخیص داده می‌شود اما می‌تواند در بزرگسالان نیز رخ دهد.

علائم رایج اختلالات اضطرابی:

علائم می‌توانند هم جسمی و هم روانی باشند:

علائم جسمی:

  • تپش قلب، درد قفسه سینه
  • تنگی نفس یا احساس خفگی
  • تعریق بیش از حد، گرگرفتگی یا لرزش
  • خشکی دهان
  • بی‌حسی یا گزگز در اندام‌ها
  • سرگیجه یا احساس غش
  • تنش عضلانی، درد عضلانی
  • مشکلات گوارشی (دل‌درد، تهوع، اسهال)
  • خستگی یا بی‌حالی
  • مشکل در خواب (بی‌خوابی یا پرخوابی)
  • علائم روانی و رفتاری:
  • نگرانی بیش از حد و غیرقابل کنترل
  • احساس وحشت یا خطر قریب‌الوقوع
  • بی‌قراری، احساس تنش یا عصبی بودن
  • مشکل در تمرکز، احساس "خالی شدن" ذهن
  • تحریک‌پذیری
  • ترس از دست دادن کنترل یا "دیوانه شدن"
  • اجتناب از موقعیت‌های اضطراب‌آور
  • نشخوار فکری (افکار تکراری و منفی)

درمان اختلالات اضطرابی:

درمان اختلالات اضطرابی معمولاً ترکیبی از روش‌ها است و به شدت و نوع اختلال بستگی دارد:

روان‌درمانی (Psychotherapy / Talk Therapy):

درمان شناختی رفتاری (CBT - Cognitive Behavioral Therapy): رایج‌ترین و موثرترین شکل روان‌درمانی برای اضطراب است. CBT به افراد کمک می‌کند تا الگوهای فکری و رفتاری منفی که اضطراب را تشدید می‌کنند، شناسایی کرده و تغییر دهند. تکنیک‌های مواجهه درمانی (Exposure Therapy) نیز که در آن فرد به تدریج و کنترل‌شده با منبع ترس خود مواجه می‌شود، در این رویکرد استفاده می‌شود.

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT - Acceptance and Commitment Therapy): به افراد کمک می‌کند تا افکار و احساسات ناخوشایند را بپذیرند و در عین حال روی ارزش‌های خود و عمل‌گرایی برای بهبود زندگی تمرکز کنند.

دارو درمانی (Medication):

ضد افسردگی‌ها (Antidepressants): مانند SSRIها (مهارکننده‌های بازجذب سروتونین انتخابی) خط اول درمان بسیاری از اختلالات اضطرابی هستند. این داروها با تنظیم مواد شیمیایی مغز به کاهش علائم کمک می‌کنند.

بنزودیازپین‌ها (Benzodiazepines): داروهای آرام‌بخش قوی هستند که برای تسکین سریع علائم شدید اضطراب (مانند حملات پانیک) استفاده می‌شوند، اما به دلیل خطر وابستگی، معمولاً برای مدت کوتاهی تجویز می‌شوند.

بوسپیرون (Buspirone): دارویی که اثر آرام‌بخش دارد و برای اضطراب مزمن مناسب است.

بتا بلاکرها (Beta-blockers): می‌توانند علائم فیزیکی اضطراب مانند تپش قلب و لرزش را کاهش دهند.

تغییرات سبک زندگی و خودیاری:

ورزش منظم: فعالیت بدنی می‌تواند به کاهش استرس و بهبود خلق‌وخو کمک کند.

تغذیه سالم: رژیم غذایی متعادل و محدود کردن کافئین و شکر.

خواب کافی: اطمینان از داشتن خواب با کیفیت.

تکنیک‌های آرامش‌بخش: مدیتیشن، یوگا، تمرینات تنفس عمیق و ذهن‌آگاهی.

کاهش مصرف مواد محرک: قطع یا کاهش مصرف کافئین، الکل و نیکوتین.

حمایت اجتماعی: ارتباط با دوستان و خانواده یا پیوستن به گروه‌های حمایتی.

محدود کردن عوامل استرس‌زا: شناسایی و مدیریت منابع استرس در زندگی.

نکته مهم: تشخیص و درمان اختلالات اضطرابی باید توسط یک متخصص سلامت روان (روانپزشک یا روانشناس) صورت گیرد. خوددرمانی می‌تواند خطرناک باشد و به تعویق انداختن درمان مناسب، می‌تواند منجر به تشدید علائم و پیامدهای منفی بیشتر شود.

افسردگی 

افسردگی که با نام "اختلال افسردگی اساسی" یا "افسردگی بالینی" نیز شناخته می‌شود، یک اختلال خلقی شایع و جدی است که بر احساس، تفکر و رفتار فرد تأثیر منفی می‌گذارد. برخلاف غم و اندوه عادی که همه ما گاهی تجربه می‌کنیم، افسردگی یک حالت مداوم از غم، از دست دادن علاقه یا لذت در فعالیت‌ها است که برای حداقل دو هفته یا بیشتر ادامه می‌یابد و می‌تواند در جنبه‌های مختلف زندگی فرد اختلال ایجاد کند.

تفاوت غمگینی و افسردگی:

غمگینی (Sadness): یک احساس طبیعی و گذرا است که در پاسخ به رویدادهای منفی زندگی (مانند از دست دادن شغل، جدایی، مرگ عزیزان) ایجاد می‌شود. این احساس معمولاً با گذشت زمان یا تغییر شرایط بهبود می‌یابد و فرد می‌تواند همچنان از فعالیت‌های دیگر لذت ببرد.

افسردگی (Depression): یک بیماری روانی است که شامل مجموعه‌ای از علائم پایدار می‌شود. در افسردگی، احساس غم عمیق و مداوم است، لذت بردن از هر چیزی از بین می‌رود و این حالت بر عملکرد روزانه فرد (کار، روابط، خواب، اشتها) تأثیر می‌گذارد.

علائم رایج افسردگی:

علائم افسردگی می‌توانند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند، اما شامل موارد زیر می‌شوند:

  • خلق و خوی افسرده: احساس غم، پوچی، ناامیدی یا تحریک‌پذیری در اکثر روزها و برای اکثر اوقات روز. در کودکان و نوجوانان، تحریک‌پذیری می‌تواند علامت اصلی باشد.
  • از دست دادن علاقه یا لذت (آنِهدونیا): عدم علاقه به فعالیت‌هایی که قبلاً برای فرد لذت‌بخش بوده‌اند (مانند سرگرمی‌ها، ورزش، روابط جنسی).
  • تغییرات در اشتها یا وزن: کاهش یا افزایش قابل توجه در اشتها و وزن (بدون رژیم).
  • مشکلات خواب: بی‌خوابی (دشواری در به خواب رفتن، بیدار شدن مکرر در شب، یا بیدار شدن زودهنگام صبح) یا پرخوابی (خوابیدن بیش از حد).
  • خستگی یا کاهش انرژی: احساس خستگی مداوم و کاهش انرژی، حتی پس از استراحت کافی.
  • بی‌قراری یا کندی روانی-حرکتی:
  • بی‌قراری (Agitation): تحریک‌پذیری، بی‌قراری، ناتوانی در آرام ماندن، قدم زدن.
  • کندی (Psychomotor Retardation): کند شدن حرکات، گفتار و تفکر (به طوری که دیگران متوجه شوند).
  • احساس بی‌ارزشی یا گناه: احساس شدید بی‌ارزشی، گناه بی‌مورد یا سرزنش خود.
  • مشکل در تمرکز، تفکر یا تصمیم‌گیری: مشکل در تمرکز بر کارها، به خاطر سپردن جزئیات، یا تصمیم‌گیری‌های ساده.
  • افکار مکرر مرگ یا خودکشی: فکر کردن به مرگ، افکار خودکشی (بدون قصد یا با قصد)، یا اقدام به خودکشی. (در صورت بروز این علائم، فوراً باید به دنبال کمک تخصصی باشید.)
  • دردهای جسمانی بدون علت مشخص: دردهای مزمن بدون دلیل پزشکی واضح (مانند سردرد، کمردرد، مشکلات گوارشی).

علل افسردگی:

افسردگی معمولاً ناشی از ترکیبی از عوامل است، نه یک علت واحد:

عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی:

عدم تعادل مواد شیمیایی مغز (نوروترانسمیترها): سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین که در تنظیم خلق‌وخو نقش دارند.

ژنتیک: اگر سابقه خانوادگی افسردگی وجود داشته باشد، خطر ابتلا افزایش می‌یابد.

تغییرات هورمونی: تغییرات هورمونی در دوران بارداری، یائسگی، یا اختلالات تیروئید می‌توانند نقش داشته باشند.

رویدادهای استرس‌زای زندگی: از دست دادن عزیزان، جدایی، مشکلات مالی، از دست دادن شغل، سوء استفاده یا ضربه‌های روانی.

شخصیت و الگوهای فکری: افرادی با عزت نفس پایین، دیدگاه‌های بدبینانه، یا کسانی که بیش از حد از خود انتقاد می‌کنند، ممکن است آسیب‌پذیرتر باشند.

بیماری‌های جسمی: بیماری‌های مزمن (مانند سرطان، دیابت، بیماری قلبی) یا دردهای مزمن می‌توانند خطر افسردگی را افزایش دهند. برخی داروها نیز می‌توانند افسردگی را به عنوان عارضه جانبی داشته باشند.

مصرف مواد: سوء مصرف الکل و مواد مخدر می‌تواند باعث افسردگی شود یا آن را تشدید کند.

محیط اجتماعی: تنهایی، انزوای اجتماعی، یا زندگی در روابط آزاردهنده.

درمان افسردگی:

افسردگی یک بیماری قابل درمان است و ترکیب درمان‌ها معمولاً موثرترین رویکرد است:

روان‌درمانی (Psychotherapy / Talk Therapy):

درمان شناختی رفتاری (CBT): به افراد کمک می‌کند تا الگوهای فکری و رفتاری منفی خود را که در افسردگی نقش دارند، شناسایی کرده و تغییر دهند.

درمان بین فردی (IPT): بر بهبود روابط و حل مشکلات بین فردی تمرکز دارد که ممکن است به افسردگی منجر شده باشند.

فعال‌سازی رفتاری (Behavioral Activation): بر افزایش مشارکت در فعالیت‌های لذت‌بخش و معنادار برای بهبود خلق‌وخو تمرکز دارد.

دارو درمانی (Medication):

ضد افسردگی‌ها (Antidepressants): رایج‌ترین نوع دارو برای افسردگی هستند. انواع مختلفی از آن‌ها وجود دارد (مانند SSRIها، SNRIها، سه حلقه‌ای‌ها) که با تنظیم مواد شیمیایی مغز عمل می‌کنند. انتخاب دارو و دوز آن توسط روانپزشک تعیین می‌شود.

نکته: داروهای ضد افسردگی اعتیادآور نیستند، اما قطع ناگهانی آن‌ها می‌تواند عوارض جانبی داشته باشد و باید تحت نظر پزشک باشد.

درمان‌های تحریک مغزی (Brain Stimulation Therapies):

برای موارد شدید افسردگی که به درمان‌های دیگر پاسخ نمی‌دهند، ممکن است از درمان‌هایی مانند ECT (درمان با الکتروشوک) یا rTMS (تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال مکرر) استفاده شود.

تغییرات سبک زندگی و خودمراقبتی:

ورزش منظم: فعالیت بدنی می‌تواند به بهبود خلق‌وخو و کاهش علائم افسردگی کمک کند.

تغذیه سالم: رژیم غذایی متعادل و سالم.

خواب کافی و باکیفیت: رعایت بهداشت خواب.

مدیریت استرس: یادگیری تکنیک‌های آرامش‌بخش مانند مدیتیشن و یوگا.

اجتناب از الکل و مواد مخدر: این مواد می‌توانند افسردگی را تشدید کنند.

حفظ ارتباطات اجتماعی: دوری نکردن از دوستان و خانواده.

انجام فعالیت‌های لذت‌بخش: حتی اگر در ابتدا میلی به آن نداشته باشید، تلاش برای شرکت در فعالیت‌هایی که قبلاً دوست داشتید.

نکته مهم: اگر شما یا کسی که می‌شناسید علائم افسردگی را تجربه می‌کنید، به خصوص افکار خودکشی، بسیار مهم است که هر چه سریع‌تر به دنبال کمک حرفه‌ای باشید. یک پزشک عمومی، روانپزشک یا روانشناس می‌تواند تشخیص دقیق را ارائه دهد و برنامه درمانی مناسب را توصیه کند. افسردگی یک ضعف شخصیتی نیست و با اراده تنها از بین نمی‌رود؛ بلکه یک بیماری واقعی است که نیاز به درمان دارد.

طرحواره درمانی 

طرحواره درمانی (Schema Therapy) یک رویکرد روان‌درمانی پیشرفته است که توسط جفری یانگ، شاگرد آرون تی. بک (بنیان‌گذار شناخت درمانی)، توسعه یافته است. این روش برای درمان مشکلات روان‌شناختی مزمن و ریشه‌دار، به‌ویژه اختلالات شخصیت و مواردی که به درمان‌های سنتی‌تر مانند شناخت درمانی (CBT) پاسخ نداده‌اند، بسیار مؤثر است.

طرحواره چیست؟

قبل از پرداختن به طرحواره درمانی، لازم است مفهوم "طرحواره" را درک کنیم. طرحواره‌ها (Schemas) الگوهای فکری، احساسی، بدنی و رفتاری عمیقی هستند که از دوران کودکی و نوجوانی شکل می‌گیرند. این الگوها، باورهای بنیادین ما درباره خود، دیگران و جهان را تشکیل می‌دهند و به نوعی "نقشه راه" ذهنی ما برای درک و تعامل با واقعیت هستند.

طرحواره‌ها در نتیجه تجارب مکرر و برآورده نشدن نیازهای هیجانی اساسی در دوران کودکی شکل می‌گیرند. برای مثال، کودکی که در محیطی ناامن و غیرقابل پیش‌بینی بزرگ شده، ممکن است طرحواره‌ای به نام "رهاشدگی" (Abandonment) را در خود پرورش دهد. این طرحواره باعث می‌شود فرد در بزرگسالی همواره نگران ترک شدن توسط نزدیکانش باشد، حتی اگر هیچ نشانه واقعی از آن وجود نداشته باشد.

 

یانگ ۱۸ طرحواره ناسازگار اولیه را شناسایی کرده است که در ۵ حوزه اصلی قرار می‌گیرند:

 

بریدگی و طرد: احساس عدم امنیت در روابط، رهاشدگی، بی‌اعتمادی، محرومیت هیجانی، نقص/شرم، انزوای اجتماعی.

خودگردانی و عملکرد مختل: عدم توانایی در انجام وظایف مستقل، شکست، وابستگی، آسیب‌پذیری.

محدودیت‌های مختل: عدم پذیرش محدودیت‌های واقع‌بینانه، استحقاق (بزرگ‌منشی)، خویشتن‌داری ناکافی/خودانضباطی ناکافی.

دیگرجهت‌مندی: نیاز به تأیید دیگران، ایثار، اطاعت.

گوش به زنگی بیش از حد و بازداری: کمال‌گرایی، معیارهای سرسختانه، بازداری هیجانی، تنبیه، بدبینی/منفی‌گرایی.

طرحواره درمانی چگونه کار می‌کند؟

طرحواره درمانی یک رویکرد یکپارچه (Integrative) است؛ به این معنی که عناصر و تکنیک‌هایی از چندین مکتب درمانی دیگر را با هم ترکیب می‌کند. این روش از درمان‌های شناختی-رفتاری، روانکاوی، نظریه دلبستگی، گشتالت‌درمانی و درمان‌های مبتنی بر هیجان بهره می‌برد.

 

هدف اصلی طرحواره درمانی، شناسایی و تغییر طرحواره‌های ناسازگار اولیه و همچنین سبک‌های مقابله‌ای ناکارآمدی است که فرد برای کنار آمدن با این طرحواره‌ها در طول زندگی خود ایجاد کرده است. سبک‌های مقابله‌ای معمولاً به سه دسته تقسیم می‌شوند:

تسلیم (Surrender): فرد به طور ناخودآگاه خود را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که طرحواره ناسازگار را تأیید می‌کنند (مثلاً کسی که طرحواره نقص دارد، با افراد منتقد ارتباط برقرار می‌کند).

اجتناب (Avoidance): فرد از موقعیت‌ها یا احساساتی که طرحواره را فعال می‌کنند، دوری می‌کند (مثلاً کسی که طرحواره رهاشدگی دارد، از روابط عمیق اجتناب می‌کند).

جبران افراطی (Overcompensation): فرد رفتارهایی از خود نشان می‌دهد که دقیقاً برعکس طرحواره ناسازگار هستند، اما به صورت افراطی (مثلاً کسی که طرحواره نقص دارد، بسیار کمال‌گرا می‌شود تا نقص خود را پنهان کند).

درمانگر طرحواره درمانی به مراجع کمک می‌کند تا:

 

نیازهای هیجانی بنیادین خود را شناسایی کند: نیازهایی که در کودکی برآورده نشده‌اند (مانند نیاز به امنیت، پذیرش، خودمختاری، آزادی بیان هیجانی).

ارتباط بین تجارب گذشته و مشکلات فعلی را درک کند: بفهمد چگونه طرحواره‌های شکل گرفته در کودکی، بر روابط، انتخاب‌ها و رفتارهای فعلی‌اش تأثیر می‌گذارند.

"حالات ذهنی" (Modes) خود را بشناسد: منظور از "حالات ذهنی" مجموعه طرحواره‌ها و سبک‌های مقابله‌ای فعالی است که در یک لحظه مشخص فعال می‌شوند و بر احساس و رفتار فرد غالب می‌گردند (مثلاً "کودک آسیب‌پذیر"، "والد تنبیه‌گر"، "کودک خشمگین" و "بزرگسال سالم").

ذهنیت "بزرگسال سالم" خود را تقویت کند: این بخش از شخصیت مسئول تصمیم‌گیری‌های سالم، ارضای نیازهای هیجانی به شیوه سازگار و مدیریت سایر حالات ذهنی است.

تکنیک‌های طرحواره درمانی

طرحواره درمانی از مجموعه‌ای غنی از تکنیک‌ها استفاده می‌کند که فراتر از تکنیک‌های شناختی-رفتاری هستند:

 

تکنیک‌های شناختی:

جمع‌آوری شواهد: بررسی شواهدی که طرحواره‌ها را تأیید یا رد می‌کنند.

ارزیابی طرحواره: به چالش کشیدن باورهای مرکزی طرحواره.

کارت‌های مقابله‌ای: نوشتن جملات مثبت و واقع‌بینانه برای مقابله با افکار طرحواره‌ای.

تکنیک‌های تجربی/هیجانی:

تصویرسازی ذهنی هدایت‌شده (Imagery Rescripting): یکی از قوی‌ترین تکنیک‌هاست. مراجع تحت هدایت درمانگر به خاطرات آسیب‌زای دوران کودکی برمی‌گردد و آن تجارب را در ذهنش بازنویسی می‌کند، به گونه‌ای که نیازهای برآورده نشده‌اش در آن سن برآورده شوند.

کار با صندلی (Chair Work): در این تکنیک، مراجع بین صندلی‌های مختلف جابجا می‌شود و نقش‌های مختلف (مثلاً کودک آسیب‌پذیر، والد منتقد، بزرگسال سالم) را ایفا می‌کند تا گفت‌وگوی درونی خود را آشکار کرده و آن را تغییر دهد.

نقش‌آفرینی (Role-Playing): تمرین رفتارهای جدید و سالم در موقعیت‌های خاص.

تکنیک‌های بین‌فردی:

رویارویی همدلانه (Empathic Confrontation): درمانگر با همدلی و درک، طرحواره‌ها و الگوهای رفتاری ناسازگار مراجع را به چالش می‌کشد.

بازوالدگری حد و مرزدار (Limited Reparenting): درمانگر نقش یک "والد سالم" را ایفا می‌کند و نیازهای هیجانی برآورده نشده مراجع را در چارچوب رابطه درمانی، به شیوه‌ای سالم و حرفه‌ای برآورده می‌کند. این بخش از درمان برای ایجاد یک تجربه دلبستگی اصلاحی بسیار حیاتی است.

تکنیک‌های رفتاری:

تکالیف خانگی: تمرین رفتارهای جدید و سازگار در زندگی روزمره.

تمرین مهارت‌های اجتماعی: برای بهبود روابط بین فردی.

کاربردهای طرحواره درمانی

طرحواره درمانی به دلیل رویکرد عمیق و جامع خود، برای طیف وسیعی از مشکلات روان‌شناختی، به‌ویژه آنهایی که ریشه‌های عمیق و مزمن دارند، مؤثر است:

 

اختلالات شخصیت: به ویژه اختلال شخصیت مرزی (Borderline Personality Disorder)، اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Disorder)، اختلالات شخصیت اجتنابی، وابسته، وسواسی-جبری و پارانوئید.

افسردگی مزمن و مقاوم به درمان: زمانی که درمان‌های دیگر مؤثر نبوده‌اند.

اختلالات اضطرابی مزمن: مانند اختلال اضطراب فراگیر و فوبیای اجتماعی.

مشکلات روابط عاطفی و زناشویی مزمن: الگوهای تکراری در روابط که منجر به شکست یا نارضایتی می‌شوند.

اختلالات خورد و خوراک.

مسائل مربوط به خشم مزمن و مشکلات مدیریت خشم.

عزت نفس پایین و احساس بی‌ارزشی عمیق.

اعتیاد: در پیشگیری از عود و ریشه‌یابی عوامل روانی.

اختلال استرس پس از سانحه (PTSD).

طرحواره درمانی برای چه کسانی مناسب است؟

این روش درمانی به خصوص برای افرادی مناسب است که:

 

از مشکلات روان‌شناختی طولانی‌مدت رنج می‌برند.

به درمان‌های دیگر (مانند CBT سنتی) پاسخ کافی نداده‌اند.

به دنبال درمانی هستند که به ریشه‌های مشکلاتشان بپردازد، نه فقط به علائم سطحی.

مایلند در یک فرآیند درمانی عمیق و گاهی طولانی‌مدت مشارکت کنند (معمولاً طرحواره درمانی از چند ماه تا چند سال طول می‌کشد).

اگر احساس می‌کنید الگوهای منفی تکراری در زندگی‌تان وجود دارد که ریشه‌های عمیقی در گذشته دارند و بر روابط، انتخاب‌ها و کیفیت زندگی‌تان تأثیر می‌گذارند، طرحواره درمانی می‌تواند گزینه‌ای بسیار مؤثر برای شما باشد. برای شروع، یافتن یک درمانگر متخصص و آموزش‌دیده در این زمینه بسیار مهم است.

مشاوره خانواده 

مشاوره خانواده، که گاهی اوقات "خانواده درمانی" نیز نامیده می‌شود، نوعی روان‌درمانی است که بر بهبود روابط و حل مشکلات در خانواده‌ها تمرکز دارد. هدف اصلی آن کمک به اعضای خانواده است تا یکدیگر را بهتر درک کنند، از هم حمایت کنند و از طریق موقعیت‌های دشوار با هم کار کنند.

 

چرا خانواده‌ها به مشاوره نیاز پیدا می‌کنند؟

 

دلایل مختلفی وجود دارد که یک خانواده ممکن است به مشاوره نیاز داشته باشد، از جمله:

 

مشکلات ارتباطی: سوءتفاهم‌ها، عدم شنیدن یکدیگر، یا الگوهای ارتباطی ناسالم که منجر به درگیری‌های مکرر می‌شود.

اختلافات زناشویی: مشکلات بین همسران مانند خیانت، عدم تفاهم، یا اختلاف در تربیت فرزندان.

مشکلات فرزندان و نوجوانان: رفتارهای چالش‌برانگیز، مشکلات تحصیلی، بلوغ، اعتیاد، یا مسائل مربوط به سلامت روان در کودکان و نوجوانان.

تغییرات بزرگ زندگی: طلاق، جدایی، ازدواج مجدد، نقل مکان، از دست دادن یک عزیز، یا بیماری‌های مزمن که بر پویایی خانواده تأثیر می‌گذارد.

مسائل سلامت روان فردی که بر خانواده تأثیر می‌گذارد: زمانی که افسردگی، اضطراب، اعتیاد یا سایر مسائل سلامت روان یک فرد بر سایر اعضای خانواده تأثیر می‌گذارد.

مشکلات رفتاری: خشونت خانگی، سوء استفاده، یا الگوهای رفتاری ناسالم در خانواده.

مشاوره پیش از ازدواج: برای زوجینی که قصد ازدواج دارند تا مهارت‌های ارتباطی و حل مسئله را بیاموزند و انتظارات واقع‌بینانه‌ای از زندگی مشترک داشته باشند.

مشاوره خانواده چگونه کار می‌کند؟

در جلسات مشاوره خانواده، یک درمانگر یا مشاور آموزش‌دیده با اعضای خانواده کار می‌کند تا:

 

الگوهای تعاملی را شناسایی کند: کمک می‌کند تا خانواده متوجه شود چگونه اعضا با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و چه الگوهایی در روابطشان وجود دارد.

مهارت‌های ارتباطی را بهبود بخشد: به خانواده‌ها کمک می‌کند تا به طور موثرتر و سالم‌تر با یکدیگر صحبت کنند و به حرف‌های هم گوش دهند.

مشکلات را حل کند: راهکارهای عملی برای حل اختلافات و چالش‌ها ارائه می‌دهد.

نقش‌ها و مرزها را مشخص کند: به خانواده‌ها کمک می‌کند تا نقش‌های خود را در خانواده بهتر درک کنند و مرزهای سالم را تعیین کنند.

همدلی و درک متقابل را افزایش دهد: به اعضای خانواده کمک می‌کند تا دیدگاه‌ها و احساسات یکدیگر را بهتر درک کنند.

استرس و تنش را کاهش دهد: با ارائه ابزارهای مقابله‌ای و حمایت، به خانواده‌ها کمک می‌کند تا با موقعیت‌های استرس‌زا کنار بیایند.

مزایای مشاوره خانواده:

 

بهبود ارتباطات خانوادگی.

کاهش درگیری‌ها و تنش‌ها.

تقویت روابط خانوادگی.

افزایش حمایت متقابل بین اعضا.

حل مشکلات و اختلافات.

توسعه مهارت‌های مقابله‌ای سالم.

بهبود سلامت روان فردی و خانوادگی.

مشاوره خانواده می‌تواند به صورت کوتاه‌مدت یا بلندمدت باشد، بسته به نیازها و اهداف خانواده. این یک فضای امن و بی‌طرف برای اعضای خانواده فراهم می‌کند تا احساسات خود را بیان کرده و به سمت راه‌حل‌های سازنده حرکت کنند.

گالری تصاویر

مشاوره کودک انلاین

نقشه

موقعیت 

آماده خدمات رسانی به تمامی افراد از گوشه به گوشه دنیا هستم .