بیوگرافی

حبیبه محمدی متولد ۱۳۵۹/۰۶/۰۷ در یک جمعه تابستانی دیده به جهان گشوده است

دوران کودکی اش مصادف با هشت سال دفاع مقدس بود 

از کودکی سرشار از ذوق زندگی ، همیشه شاد ولبخند بر لب بوده و مهربانی جز لاینفک وجود اوست 

خودش میگوید مهربانی دین و آیین من است و اگر یکروز مهربانی نکنم شاید بمیرم

مردن از نظر او مرگ معنوی ست.

از نوجوانی قلم شاعرانه ای دارد که در دومجموعه شعر بنام های "دردهای زرد" و" خاکستر سپید" به چاپ رسیده است. تخلص ادبی وی" شقایق" میباشد.

سومین اثر ایشان "اولین خشت زرین "کتابی حقوقی- روانشناسی در مورد کودکان هست.

وی در رشته های اقتصاد و بهره وری و روانشناسی تحصیل میکرده که بنا بر دلایلی منصرف شده اما در رشته حقوق تا مقطع دکتری ادامه تحصیل داده است.

او جز استعدادهای درخشان دانشگاه آزاد تبریز میباشد.

وی متاهل و دارای دو فرزند پسر به نامهای ارسلان و امین هست

او میگوید فرزندانم معجزه قشنگ زندگی من هستند و مادر شدنم زیباترین و بلندترین مقام زندگی من هست. 

زادگاه وی شهر زیبای تبریز هست.

علاقه و عشق وافر او به مدنیت و مهربانی باعث شده تا سهمی از درآمد خویش را صرف و وقف کارهای خیر نماید.

خودش که میگوید قلب من وقف مهربانی ها و نذر زهراست.

ارادت خاص وی به بانوی دو عالم حضرت زهرا ص حکایت حقیقی قشنگیست که شنیدن دارد.

وی چندین نمایشگاه تحت عنوان نمایشگاه های شعر شقایق برگزار کرد و آثار خود را به قیمت" از حداقل تا همت عالی " به فروش رساند و عایداتش را صرف کودکان مبتلا به سرطان تحت پوشش موسسه "مهرتا مهر" کرد.

همچنین در حومه پیشگیری از طلاق تلاشهای موثری تحت قالب موسسه "مهدمهر" با هدف کرامت بنیان خانواده به انجام رسانیده است.

سوابق تحصیلی

  

 کارشناسی ارشد حقوق خصوصی

 

توضیحات

  

 

 

توضیحات

سوابق شغلی

  

 - حبیبه محمدی کارشناس ارشد حقوق خصوصی   - وکالت تخصصی اتباع خارجی     - مدیرعامل موسسه داوری  - داخلی بین المللی آوازه حق امین   - قاضی خصوصی دعاوی حقوقی- تجاری    - مدیرعامل موسسه مهرتامهر قلبهای تبریز   - مدیرعامل موسسه افتخاری مهد مهرآذربایجان   - مدیرمسئول و صاحب امتیاز نشریه بین المللی گندم طلائی  -مدیر و موسس آژانس معاملات تخصصی املاک برج سفید   - مدیر مسئول کانون تبلیغاتی گندم طلائی   - مولف و نویسنده ....    - فعال فرهنگی- اجتماعی  - عضو صندوق هنرمندان   -عضو خانه مطبوعات استان 

 

 

  •  

مجوز داوری بین المللی

حبیبه محمدی 

مهارت ها

مجوز داوری بین المللی

حبیبه محمدی توضیحات

مهارت ها

حبیبه محمدی 

مهارت ها

مجوز داوری بین المللی

حبیبه محمدی 

گواهینامه ها

اتاق اصناف آذربایجان شرقی

حبیبه محمدی ددوره دوره آموزشی نظام صنفی و احکام تجارت کسب و کار

گواهینامه

گواهی تخصصی توان افزائی تشکل های اجتماعی حوزه زنان و خانواده منطقه شمالغرب

حبیبه محمدی توضیحات

دوره آموزشی

گواهی شرکت در کارگاه دادخواست نویسی

حبیبه محمدی توضیحات

مهارت ها

گواهی داوری تحت عنوان مبانی و مفاهیم حقوق در رویه داوری

حبیبه محمدی توضیحات

دوره آموزشی 

گواهی مدیریت مشارکتی سازامانهای مردم نهاد و خیرین و موسسات خیریه

حبیبه محمدی 

گواهینامه

گواهینامه آموزشی اصول کلی حاکم بر قراردادنویسی

حبیبه محمدی توضیحات

دوره آموزشی

گواهینامه گذراندن خدمت آموزشی و مهارت پیشرفته

حبیبه محمدی 

پروانه فعالیت

دوره آموزشی املاک و مستغلات معاونت پیشگیری ار وقوع جرم دادگستری

حبیبه محمدی توضیحات

پروانه  فعالیت

پروانه فعالیت سازمان مردم نهاد موسسه مهر تا مهر قلبهای تبریز

حبیبه محمدی توضیحات

پروانه فعالیت

پروانه فعالیت کانون آگهی و تبلیغاتی گندم طلائی

حبیبه محمدی توضیحات

پروانه  فعالیت

پروانه فعالیت مشاور املاک و مستغلات

حبیبه محمدی توضیحات

پروانه فعالیت

پروانه فعالیت نشریه گندم طلائی

حبیبه محمدی توضیحات

مهارت ها

حبیبه محمدی توضیحات

مهارت ها

حبیبه محمدی توضیحات

هدیه درخت

 (بهشت دالاهو)

توضیحاتحبیبه محمدی 

لوگوی موسسات

چاپ کتاب- حبیبه محمدی(شقایق)

مدرک بین المللی

مدرک بین المللی

حبیبه محمدی 

عنوان

گالری تصاویر

نگاهی در مطبوعات

مقالات

تابلو شعرهایی از شقایق(حبیبه محمدی)

گالری عکس

حبیبه محمدی

گالری

تولد

گالری

چاپ شماره اول فصلنامه سراسری گندم طلائی 1401

اصل 29 قانون اساسی 

در اعتراض به حکم اخراج اهالی باباباغی

عنوان

(در اعتراض به حکم اخراج اهالی باباباغی ) نویسنده /حبیبه محمدی  مراببخش مادر   مراببخش که آرامشت را برهم میزنند و دستم نمیرسد   دستانشان را به درد گره بزنم تا ذره ای از دردتان را درک کنند و رفتارهای دور از شان انسانی را ترک کنند ....  مراببخش مادر  ... میدانم چقدر دلت گرفته از حکم اخراج فرزندانت ....  وقتی هیچ پرستار دلسوزی در آن دیار به مثال راهبه های خارجی و بدون چشمداشت زخم هایت را مرهم نخواهد بود .... مسئولین را ببخش مادر ....   وقتی تا کنون پای هیچکدامشان به دیار دردمند باباباغی نرسیده است از کجا بدانند که چه بر شما میگذرد .... ! وقتی چند ماده قانون مصوب   ... چند صورتجلسه ی ممضی توسط چندین مسئول ... روی کاغذهای بی جان.... حکم به دستبرد زدن به آرامش دل و دیارت میدهد  .... ارزش انسان چقدر سقوط میکند. ... ! انسان علیه انسان یکی مسئول ، یکی مظلوم  ترازوی عدالت دیگر میزان نیست! گویایی فرشته عدالت مجسمه ای بیش    نیست بر روی میزهای قانون! جامعه مدنی را ببخش مادر. ...  مردم به هم نزدیک نزدیک اما دور دورند ... جامعه فرهنگی را ببخش ...  فرق انسان با انسان به بیشرمانه ترین شکل ممکن به تصویر کشیده میشود هرچه گرگ تر. ... هرچه گستاخ تر...  روزگارت فراخ تر. ....  فارغ از هر چیزی ، آنچه که شدیدا نیاز است  -یک ناجی ست -  که به صدها مسئول و مدیر بیارزد! زمان به شدت سخت میگذرد .... شاید آخرین لحظات فرج باشد .... شاید این جمعه بیاید شاید....

 افتتاحیه نشریه گندم طلائی

گالری

چاپ شماره دوم فصلنامه سراسری گندم طلائی 1403

گالری

چاپ شماره سوم فصلنامه سراسری گندم طلائی 1403