توضیحات
منوی سریع
بیوگرافی
مطالب
|
بررسی تطبیقی نظام حکمرانی مراتع در ایران قبل و بعد از مصوبه ملی شدن مراتع: کاربستی از قواعد حقوق مالکیت در مدل تحلیل نهادی الینور آسترم بهترین وکیل منابع طبیعی در تهران کلیدواژه: تحلیل نهادی، حکمرانی، حق مالکیت، مراتع، منابع طبیعی، منابع مشترک
چکیده :
مراتع، با وسعت بیش از 80 میلیون هکتار، یکی از منابع بسیار ارزشمند در کشور است و بستر کسب و کارهای مختلفی است. آنچه در رونق بهره برداری پایدار از مراتع و صیانت و احیای آن نقش دارد نوع قواعد حکمرانی و بهره برداری است. تصویب قانون «ملی شدن جنگل ها و مراتع» در دهه 1340 نقطه عطفی بود که قواعد بهره برداری را متاثر کرد و آثار و پیامدهایی به جای گذاشت. در این مقاله با مقایسه تطبیقی قواعد در نظام حکمرانی مراتع به بررسی علت شکل گیری پیامدها پرداخته می شود. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل مضمون داده هایی است که در نتیجه مصاحبه ها و مطالعه اسناد و منابع مردم شناختی گردآوری شده است. رویکرد استفاده شده در این تحلیل مبتنی بر مدل مفهومی IADاست که در سه سطح قواعدی را که ناشی از شرایط فیزیکی و اجتماعی است تشریح می کند. پس از کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار Maxqda، 472 کد باز در 157 مضمون پایه دسته بندی شده است. این مضامین در سه سطح «قواعد اساسی»، «قواعد انتخاب جمعی»، و «قواعد عملیاتی» به توصیفی از قواعد حکمرانی و اداره مراتع در نظام سنتی و نظام موجود مرتع داری پرداخته است. در نتیجه مشخص شد که نقش مردم در نظام سنتی مراتع حیاتی بوده است. سیاست ملی شدن مراتع یکی از مداخله هایی بود که باعث تغییر قواعد در نظام مرتع داری شد و پیامدهای نامطلوبی به جا گذاشت. به نظر می رسد عمده آثار نامطلوب ناشی از سلب حق مالکیت و مدیریت بهره برداران بوده است. برای اصلاح و بهبود نظام مرتع داری ضروری است قواعد سطوح مختلف در نظام مرتع داری و در ادامه ساختار اجتماعی و اقتصادی تغییر کند که لازمه آن اصلاح قانون است.
طلاق توافقی چیست؟ طلاق توافقی نوعی از طلاق می باشد که در آن زن و شوهر به دلیل عدم سازش تصمیم میگیرند به زندگی مشترکشان پایان بدهند و هر دو طرف با تفاهم از هم جدا میشوند و در مورد کلیه حق و حقوق های مالی و غیر مالی قانونی شامل مهریه، نفقه، جهیزیه، اجرت المثل، حضانت و ملاقات فرزند توافق کرده و این توافق از نظر دادگاه قابل قبول و معتبر خواهد بود. در طلاق توافقی از نزاع و درگیری طرفین کاسته شده و وقت کمتری از آنها در دادگاه تلف خواهد شد به همین دلیل این روزها یکی از سادهترین و کم دردسرترین انواع طلاق می باشد ولی نکته قابل توجه این است که اگر یکی از زوجین اختلافی در خصوص مهریه، نفقه، جهیزیه و حضانت فرزندان داشته باشد امکان صدور رای
مراحل طلاق توافقی مرحله اول زوجین باید از خاتمه دادن به زندگی مشترک خود اطمینان کامل داشته باشند. زوجین باید توافق کامل در مورد در خصوص مهریه، نفقه، جهیزیه و حضانت فرزندان داشته باشند در غیر این صورت طلاق توافقی امکان پذیر نمی باشد.
مرحله دوم مراجعه زوجین یا وکلای آنها به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و ثبت دادخواست طلاق توافقی . اصل عقدنامه یا رونوشت، شناسنامه زوجین و ترجیحا کپی کارت ملی برای ثبت دادخواست مورد نیاز است. در این مرحله شما باید هزینه مربوطه را پرداخت کرده و امضای الکترونیک زن و مرد یا وکلایشان ثبت شود. سپس باید 2 یا 3 روز منتظر ماند تا پیامک دادگاه را دریافت کنید.
مرحله سوم وقت رسیدگی دادگاه در پیامک ذکر میشود در غیر این صورت به شعبه مربوطه مراجعه کنید یا وکیل خود را مطلع کنید. در این مرحله با توجه با حذف داوری و الزامی شدن مشاوره به مراکز مشاوره رفته و هزینه جلسات مشاوره را نیز پرداخت نمایید. در این مرحله در واحد مشاوره دادگاه شما علت عدم تفاهم و جدایی و توافق های مالی و غیر مالی در مورد مهریه و نحوه پرداخت آن، اجرت المثل، نفقه، حضانت فرزندان و جهیزیه را مکتوب کرده و خودتان یا وکلا امضا می کنند. سپس شما نام مشاوره و نامه توافق را نزد شعبه برده و طی یکی دو روز بعد منتظر دریافت رای نهایی باشید. در بعضی موارد قاضی شعبه تمایل دارد که شخصا با زوجین صحبت کند. معمولا وقت دادگاه برای طلاق توافقی نزدیک و سریع می باشد، بعضی از شعب نیز انجام مشاوره را موکول به بعد از جلسه رسیدگی می کنند. بعد از صدور رای (گواهی عدم امکان سازش) مرسوم است که زوجین ذیل رای می نویسند که اعتراضی ندارند و حق تجدید نظر و فرجام خواهی را از خود ساقط می نمایند.
گام چهام در آخر با در دست داشتن گواهی عدم سازش به یک دفتر رسمی طلاق رفته و صیغه طلاق را جاری کرده و هزینه دفترخانه را پرداخت می نمایید. مثل تمامی مراحل قبل زوجین یا هر کدام از آن ها می توانند وکیل اختیار کنند و خودشان حضور نیابند.
مدارک طلاق توافقی
مدارک مورد نیاز برای طلاق توافقی شامل :
اصل و کپی شناسنامه اصل و کپی کارت ملی اصل و کپی عقدنامه یا سند
اعاده دادرسی چیست ؟
اعاده دادرسی چیست و چه شرایطی دارد؟
در قانون، مقراتی وجود دارد که به محکوم یا شخصی که به ضرر و زیانی محکوم شده است، اجازه میدهد تحت شرایط خاصی، اعتراض به رای دادگاه کند. این شرایط شامل تجدید نظر، واخواهی، فرجام خواهی، اعاده دادرسی و سایر روشهایی است که در قانون تعریف شدهاند. عموما پس از صدور حکم قطعی، رای دادگاه اعتبار حکم مختومه دارد و مهلتهای قانونی برای اعتراض به آن گذشته است. با این حال، در برخی موارد قانونی، حتی پس از قطعی شدن حکم، امکان اعاده دادرسی وجود دارد. اعاده دادرسی به عنوان یکی از آخرین راههای اعتراض به حکم دادگاه، اهمیت زیادی دارد.این مرحله از دادرسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که سرنوشت پرونده به آن گره خورده است از این رو حضور یک وکیل دادگستری متخصص
انواع اعاده دادرسی
باید اشاره کرد که اعتراض به حکم از طریق اعاده دادرسی، هم در دعاوی حقوقی و هم در دعاوی کیفری قابل طرح است. با این حال، دلایلی که برای اعاده دادرسی در دعاوی حقوقی مورد استفاده قرار میگیرند با دلایل قابل طرح در دعاوی کیفری متفاوت هستند. به عبارت دیگر، جهات اعاده دادرسی در این دو نوع دعاوی با یکدیگر تفاوت دارند.
پس در خصوص انواع اعاده دادرسی، باید گفت که از یک منظر میتوان آن را به دو نوع اعاده دادرسی حقوقی و کیفری تقسیمبندی نمود. اعاده دادرسی حقوقی در دعاوی حقوقی قابل طرح است که احکام مربوط به این نوع از اعاده دادرسی در مواد ۴۲۶ تا ۴۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی بیان شده است. اعاده دادرسی کیفری نیز در مواد ۴۷۴ تا ۴۸۳ قانون آیین دادرسی کیفری پیشبینی شده است.
در خصوص انواع اعاده دادرسی، باید به این نکته نیز اشاره کرد که بر اساس ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، نوع دیگری از اعاده دادرسی وجود دارد. بر اساس این ماده، اگر رئیس قوه قضاییه رای قطعی صادره از هر کدام از مراجع قضایی را خلاف شرع بین تشخیص دهد، میتواند اعاده دادرسی را تجویز کرده و پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال کند تا در شعب خاص مورد رسیدگی قرار گرفته و رای مقتضی صادر شود.
یکی دیگر از انواع اعاده دادرسی ، تقسیم بندی آن ، به اعاده دادرسی اصلی و اعاده دادرسی طاری می باشد . این موضوع ، در ماده ۴۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی ، مورد اشاره قرار گرفته است.
تفاوت اعاده دادرسی اصلی و اعاده دادرسی طاری:
اعاده دادرسی اصلی به معنایی است که متقاضی به طور مستقل و به صورت مستقیم، درخواست خود را برای اعاده دادرسی از حکم صادره به دادگاه اعلام میکند. این درخواست میتواند به دلایل مختلفی مثل خطای حاکمیتی یا شواهد جدید باشد که باعث میشود دادگاه به پرونده مجدداً رسیدگی کند و حکم جدیدی صادر شود.
اما اعاده دادرسی طاری به این معنی است که در یک دعوای میان دو نفر، حکم قطعی توسط دادگاه صادر شده است. سپس، در دعوای دیگری، به عنوان دلیل، به آن حکم استناد میشود و شخصی که احساس میکند حکم به ضرر و زیان اوست، اعتراض خود را مطرح میکند و درخواست اعاده دادرسی را مینماید.
موارد درخواست اعاده دادرسی حقوقی
به تصریح ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی ، در موارد زیر ، می توان نسبت به حکم قطعی صادره از دادگاه های حقوقی ، درخواست اعاده دادرسی حقوقی نمود :
۱.حکم صادره ، مورد تقاضای خواهان نبوده باشد و یا اینکه حکم ، به میزان بیشتر از خواسته وی ، صادر شده باشد .
۲.در مفاد حکم صادره از دادگاه ، تضاد وجود داشته باشد که ناشی از استناد نمودن به اصول یا مواد قانونی متضاد باشد .
۳.حکم دادگاه ، با حکم دیگری که در خصوص همان دعوی و اصحاب آن صادر شده ، قبلا از سوی همان دادگاه صادر شده ، متضاد باشد ؛ بی آنکه دلیل قانونی وجود داشته باشد .
۴.طرف مقابل ، حیله یا تقلبی به کار برده است که این امر ، مورد توجه دادگاه قرار گرفته و منجر به صدور رای ، به نفع وی شده باشد .
۵.دادگاه ، به استناد اسناد و مدارکی حکم به نفع طرف مقابل صادر کرده باشد که پس از قطعیت حکم ، اثبات شود که آن اسناد ، جعلی می باشند .
۶.پس از قطعی شدن حکم ، اسناد و مدارکی به دست آید که نشانگر حقانیت محکوم علیه می باشد و اثبات شود که این اسناد و مدارک ، در جریان دادرسی ، وجود نداشته یا در اختیار متقاضی نبوده است .
موارد درخواست اعاده دادرسی کیفری در ارتباط با موارد قابل طرح اعاده دادرسی در پرونده های کیفری ، می توان به ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری اشاره داشت که بر اساس آن ، موارد اعاده دادرسی کیفری ، شامل موارد زیر است :
۱.کسی به اتهام قتل شخص دیگری محکوم شود و سپس ، محرز شود که آن فرد ، زنده است .
۲.عمل ارتکابی متهم ، جرم نبوده و یا اینکه مجازات مورد حکم ، بیشتر از مجازات قانونی باشد .
۳.درباره یک فرد ، به اتهام واحد ، احکام متفاوتی از دادگاه صادر شود .
۴.مشخص شود که مبنای حکم دادگاه ، ارائه اسناد جعلی و یا شهادت دروغ بوده است .
۵.دو نفر به علت انتساب جرمی محکوم شده باشند ؛ به نحوی که از تعارض دو حکم ، بی گناهی یکی از آنها ، احراز گردد .
۶.چند نفر به اتهام ارتکاب جرمی ، به مجازات محکوم شده باشند ؛ در حالی که جرم ، به گونه ای باشد که نتوان بیش از یک مرتکب برای آن در نظر گرفت .
۷.پس از صدور حکم قطعی ، واقعه جدیدی حادث شده و یا ادله جدیدی ارائه شود که به موجب آن ، بتوان بی گناهی محکوم علیه را احراز نمود.
آثار اعاده دادرسی
آثار اعاده دادرسی معمولاً در سه بخش قابل بررسی است:
اثر تعلیقی: اعاده دادرسی به طور مستقیم اجرای حکم را متوقف نمیکند، اما با صدور قرار قبولی اعاده دادرسی، اجرای حکم در هر مرحلهای که باشد، به درخواست محکوم علیه متوقف میشود. به عبارت دیگر، اعاده دادرسی با قرار قبولی میتواند تأثیر تعلیقی داشته باشد که منجر به تعلیق اجرای حکم میشود. اثر انتقالی: اعاده دادرسی دارای اثر انتقالی است، به این معنی که دادگاه میتواند در محدوده جهت ادعا و نقض حکم، مجدداً به موضوع مورد اختلاف و حکمی که صادر شده است، رسیدگی کند و تصمیم جدیدی بگیرد. این امر به طرفین دعوای اعاده دادرسی این امکان را میدهد که ادعاهای جدیدی را مطرح کنند و به دادگاه توضیح دهند که چگونه حکم قبلی نقض شده است. اثر نسبی: اعاده دادرسی دارای اثر نسبی است، به این معنی که رای صادره در مقام اعاده دادرسی فقط برای طرفین دعوای اعاده دادرسی قابل استفاده است و از آن به عنوان پایه و اساس در دعاوی دیگر استفاده نمیشود، مگر اینکه رای مورد نظر غیر قابل تجزیه و تفکیک باشد و به عنوان یک موضوع یکپارچه باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. مراحل و نحوه اعاده دادرسی مراحل درخواست اعاده دادرسی در قانون ایران به شرح زیر است:
۱.تنظیم دادخواست از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضائی شخصی که میخواهد اعاده دادرسی را درخواست کند، باید دادخواست خود را تهیه و تنظیم کند. این مرحله ممکن است از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضائی انجام شود.
۲.پرداخت هزینه دادرسی پرداخت هزینههای مربوط به اعاده دادرسی ضروری است. این هزینهها برای پرداخت به دفتر خدمات قضائی معین شده است.
۳.تقدیم دادخواست به دادگاه صادر کننده حکم قطعی توسط دفتر خدمات قضائی دادخواست پس از تهیه و تنظیم، به دادگاهی که حکم قطعی را صادر کرده است، ارائه میشود تا پرونده مورد بررسی قرار گیرد.
اگرچه در اعاده دادرسی از طریق ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، نیازی به ثبت دادخواست نیست. در این حالت، اعتراض به حکم ابتدا توسط رئیس دادگستری استان بررسی میشود. اگر رئیس دادگستری استان موضوع را احراز کند، پرونده به رئیس قوه قضاییه ارسال میشود. در صورتی که رئیس قوه قضاییه تشخیص دهد که حکم صادره خلاف شرع است، پرونده به شعب خاص ارجاع داده میشود تا مورد رسیدگی قرار گیرد.
۴.بررسی پرونده توسط دادگاه دادگاه ملزم به بررسی پرونده و ادله مطرح شده در دادخواست است.
۵.اظهار نظر دادگاه نسبت به اساس دادخواست دادگاه باید در مورد مواردی مانند انقضای مهلت مقرر، تحقق علل ارائه دادخواست، تناسب ادله با موضوع دادخواست و مطالب دیگر اظهارنظر کند.
۶.قبول یا رد دادخواست بر اساس وجود شرایط مربوطه اگر دادگاه دادخواست را قبول کند، مراحل اجرای دادخواست و صدور حکم مقتضی آغاز میشود. اگر دادگاه دادخواست را رد کند، پرونده مختومه میشود.
الف-حالت اول: قبول دادخواست:
خروج پرونده از وضعیت مختومه. تعیین وقت رسیدگی و احضار طرفین. تشکیل جلسه رسیدگی. رسیدگی به ماهیت دعوی و دلایل بیان شده. صدور حکم مقتضی. ب-حالت دوم: رد دادخواست:
صدور قرار رد دادخواست. مختومه شدن پرونده. مهلت درخواست اعاده دادرسی مراحل و نحوه اعاده دادرسی، نیازمند توجه به مهلتهای قانونی نیز است. مهلت اعاده دادرسی در دعاوی حقوقی و کیفری برای افراد مقیم ایران، ۲۰ روز و برای افراد مقیم خارج از کشور، ۲ ماه میباشد. این مهلت در مورد آرای حضوری، از تاریخ ابلاغ رای آغاز میشود و در مورد آرای غیابی، از تاریخ انقضای مهلت واخواهی و تجدیدنظرخواهی شروع خواهد شد.
در برخی موارد خاص، ممکن است شخصی به دلیل عذر موجه نتواند دادخواست اعاده دادرسی را به موقع ارائه کند. در این مواقع، شخص باید به همراه دادخواست اعاده دادرسی، دلایل عذر خود را نیز به مرجع رسیدگی ارائه دهد. دادگاه ابتدا دلایل عذر را بررسی میکند و در صورتی که آنها را موجه تشخیص دهد، قرار قبول دادخواست اعاده دادرسی را صادر میکند. برخی از دلایل موجه برای دادگاه عبارتند.
شرایط ارائه دلایل در اعاده دادرسی در خصوص ارائه دلیل جدید در اعاده دادرسی، باید گفت که یکی از شرایط پذیرش انواع اعاده دادرسی حقوقی و کیفری، آن است که پس از صدور حکم قطعی، واقعه جدیدی رخ داده یا اسناد، مدارک و ادلهای به دست آید که دلیلی بر حقانیت درخواستکننده اعاده دادرسی باشد. در این صورت، به استناد این دلایل جدید میتوان درخواست اعاده دادرسی نمود.
با این حال، باید توجه داشت که ارائه دلیل جدید در اعاده دادرسی تنها در صورتی ممکن است که ثابت شود اسناد و مدارک ارائه شده به عنوان دلیل جدید، در طی جریان رسیدگی به دعوای اصلی مکتوم بوده و در اختیار متقاضی نبوده است. بنابراین، اگر ارائه دلیل جدید در مرحله رسیدگی به دعوی اصلی به لحاظ متعارف امکانپذیر بوده باشد، نمیتوان به استناد آن درخواست اعاده دادرسی نمود. در چنین شرایطی، ارائه دلیل جدید در اعاده دادرسی امکانپذیر نیست.
دادخواست اعاده دادرسی دادخواست اعاده دادرسی یک درخواست حقوقی است که یک طرف در یک پرونده قضایی به دادگاه میدهد تا دادگاه تصمیم خود را مجدداً بررسی کند. این درخواست معمولاً پس از صدور حکم نهایی توسط دادگاه ارائه میشود، بهطوری که طرف درخواست دهنده اعتراض دارد که در جریان پروسه قضایی به نقض حقوقی، خطا در اجرای روند قانونی یا اشتباه در صدور حکم رسیده است.دادخواست اعاده دادرسی ممکن است به دلیل مواردی چون نقض حقوقی، ادله جدید، اشتباه در صدور حکم ارائه شود.
مرجع رسیدگی به اعاده دادرسی طبق قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاهی که حکم قطعی را صادر کرده است، مسئول رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی است. به عنوان مثال، اگر حکم قطعی توسط دادگاه ابتدایی یا دادگاه بدوی صادر شده باشد، دادگاه ابتدایی خود به درخواست اعاده دادرسی پاسخ میدهد. همچنین، اگر حکم قطعی توسط دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد، همان دادگاه تجدیدنظر مسئولیت رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی را بر عهده دارد
احکام غیابی صادره احکام صادره در دعاوی مالی با ارزش خواسته بیش از ۳ میلیون ریال احکام صادره در دعاوی غیر مالی احکام صادره در ارتباط با موضوعاتی که اعتراض نسبت به حکم در خارج از مهلت مقرر صورت پذیرد. ۲.اگر دادخواست اعاده دادرسی مربوط به قسمتی از حکم باشد، در صورت قبول دادخواست و پذیرش ادله، فقط همان بخش از حکم نقض میشود. همچنین، اگر اعاده دادرسی به دلیل مغایرت دو حکم صورت پذیرد، در صورت قبول دادخواست و پذیرش ادله، حکم دوم نقض میشود.
۳.در صورتی که متقاضی اعاده دادرسی در ارتباط با حکم صادره از دادگاه بدوی یا دادگاه تجدیدنظر باشد، باید برای ارائه دادخواست به دادگستری استان مربوطه مراجعه نماید.
۴.اگر درخواست اعاده دادرسی مرتبط با حکم صادره از دیوان عالی کشور باشد، متقاضی باید به دادستانی کل کشور مراجعه کند.
۵.اگر درخواست مربوط به حکم صادره از سازمان قضائی نیروهای مسلح باشد، متقاضی باید به حوزه نظارت سازمان قضائی نیروهای مسلح در همان استان مراجعه کند یا به ریاست سازمان قضائی نیروهای مسلح در استان تهران مراجعه نماید.
۶.علاوه بر رئیس قوه قضائیه، افراد زیر نیز میتوانند در صورتی که حکم صادره را خلاف شرع دانستند، مراتب را به ایشان اطلاع داده و اقدامات لازم برای اعاده دادرسی را آغاز کنند:
رئیس دیوان عالی کشور رئیس کل دادگستری هر استان دادستان کل کشور رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح دادستان اجرای احکام
|
مزایای استفاده از وکیل دادگستری :
گالری
ارتباط باما
قصور پزشکی
تمام پزشکان از ابتدای شروع طبابت خود سوگند یاد میکنند تا همواره و در هر شرایطی، حافظ جان و سلامتی بیمار باشند. اما ممکن است مانند تمامی انسانها و بر اثر تنشها و استرسهای دنیای امروزی، دچار خطایی در کار خود شوند که منجر به آسیب بیمار شود..
قصور پزشکی، به معنای خطایی است که پزشک در طول درمان یا جراحی خود انجام داده و منجر به آسیب زدن به بیمار شده است. البته این خطا ناشی از بیاحتیاطی و یا نداشتن مهارت و دانش کافی پزشک است و هیچ قصد و نیت قبلی در کار نبوده و سهواً انجام گرفته است. در تعریف حقوقی نیز، قصور پزشکی یک نوع جرم غیر عمد یا شبه عمد محسوب میشود که مجازات آن دیه کامل است. جرم غیر عمد یا شبه عمد، همراه با تقصیر است ولی قصد جرم وجود ندارد. اما اگر پزشک با علم و آگاهی کار اشتباهی انجام دهد مصداقی از جرایم پزشکی شده است. جرایم پزشکی، به عنوان جرایم کیفری شناخته میشوند.
انواع قصور پزشکی
شایان ذکر است که لفظ قصور پزشکی فقط در صورت داشتن یکی از شرطهای زیر به کار برده میشود.
چنانچه پزشک مسئولیت تشخیص و بیماری را بر عهده گرفته باشد.
پزشک در راستای درمان و یا جراحی، اقدامی بر خلاف قوانین علمی و قانونی انجام داده باشد.
روش درمان و یا کار انجام شده موجب ضرر و زیان به بیمار شده باشد.
قصور پزشکی انواع متفاوتی دارد که به چهار دسته تقسیم میشود:
بیاحتیاطی پزشک
چنانچه پزشک فعلی انجام دهد که از نظر علمی و اصول پزشکی نباید انجام میگرفت، دچار بیاحتیاطی و سهل انگاری شده و در نتیجه آسیبی را برای بیمار ایجاد کرده است. برای مثال: بیمار با درد شکم به پزشک مراجعه میکند و بر اثر عدم معاینه درست و بیاحتیاطی در حین انجام آن، بدون آن که نیاز باشد آپاندیس وی را عمل میکند.
بیمبالاتی دکتر
اگر پزشک به وظایفی که از نظر علمی به عهده وی گذاشته شده عمل نکند، مرتکب بیمبالاتی حین انجام وظیفه شده است. بیمبالاتی، شدیدترین نوع قصور پزشکی است. برای مثال: عدم گرفتن شرح حال کامل و انجام آزمایشات لازم قبل از عمل جراحی.
مهارت نداشتن پزشک
در بعضی موارد نداشتن مهارت و دانش کافی موجب آسیب بیمار میشود. البته که نیاز نیست هر پزشکی به تمام نکات و جزئیات حوزه تخصص خود تسلط کامل داشته باشد اما انتظار میرود تا از دانش استانداردی برخوردار باشد تا بتواند تصمیمات درست بگیرد.
رعایت نکردن مقررات توسط پزشک
این مورد به معنای عدم توجه به قوانین، آئیننامهها، بخشنامهها و دستورالعملهای نظام پزشکی و وزارت بهداشت
مهارت ها
تنظیم کلیه قرارداد های مالی و حقوقی
مهارت ها
مشاوره تخصصی در اعاده دادرسی
توضیحات
مهارت ها
منابع طبیعی
توضیحات
مهارت ها
شهرداری
توضیحات
مهارت ها
مالیات و طلاق
توضیحات






























