من جمال الدین حبیبی هستم

زنده گی نامه جمال الدین حبیبی
کودکی و نو جوانی شیرین ترین لحظات

جمال الدین حبیبی فرزند کمال الدین حبیبی و نواسه عبدالحبیب حبیبی در سال 1384در ولایت مزار شریف ولسوالی چهار بولک قریه قزلقله در یک خانواده متدین و روشن فکر متولد شدم خانواده بخصوص پدر و مادر ریشه زنده گی انسان ها است هیچ کس بدون حمایت خانواده وارد این دنیا نمیشود پدرم یک شخص در تلاش بود و گاه گاه در هنگام طفلیت همرایش به طرف کارش میرفتم بسیار برایم لذت بخش بود و این لذت آنقدر طول نکشید ناخواسته بزرگ شدم گرچه آرزوی بزرگ ام همین بود که جوان شوم در هنگام نو جوانی با هم نسل های خود زیاد بحث میکردم از چیزی که سن داشتم بزرگتر شده بودم فکر میکردم تمام مسئولیت... ها با من است و همین باعث شد تا راه متفاوت از هم سن های خود داشته باشم
تحصیلات و تدریس

دوره ابتدایی را در مکتب متوسطه قزلقله تا صنف پنج و از صنف پنج الی هشت در لیسه عالی خالد بن ولید و صنف هشت را در لیسه عالی ناصر خسرو بلخی در ولایت زیبای کابل و باقی دوران مکتب را در لیسه عالی باختر در مزار شریف به اتمام می رسانم.
افتخارات
فعلآ در شرکت بنام اتحاد طراحان نقش الماس به عنوان مشاور ایفای وظیفه میکنم.
این شرکت به مردم خدماتی ارائه میکند که برای رونق کسب و کارشان خیلی عالی و فوقالعاده است و
به مدت چهار سال در بخش طب (دواشناسی) کار کردم و تجربه خوبی حاصل نمودم
هیچ گاه از مسیر خود دست بردار نشدیم و باورمند هستم روزی تمام این زحمات ام نتیجه خواهد داد چون ما از تاریخ و اژداد خود درس گرفتیم و هیچ گاه تکرار نخواهیم کرد خوشبختانه جهان با افغانستان نوین مقابل است ما افغان ها وطن خود را با دستان خود خواهیم ساخت و نام تاریک خود را روشن خواهیم کرد به امید موفقیت خود و هم نسل های خود هستم.
و پیامم را برای جوانان وطنم با چهار مسره شعر میرسانم.
ای جوان اندیشه ات نیرنگ باید بشکند
از نگاه چشم تیزت سنگ باید بشکند
اتحاد دست هایت با ندای دوستی
حلقه یی نفرین نمای جنگ باید بشکند